English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (8947 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
rudiment U اولیه ابتدایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
incipient U اولیه مرحله ابتدایی
analytical engine U ماشین محاسب مکانیکی که توسط Babbage Charles ایجاد شد که اصول اولیه کامپیوترهای دیجیتالی چند منظوره ابتدایی را پیاده کرد
initiator U چاشنی اولیه خرج ابتدایی
Other Matches
Ideal City U [شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
basic communication U گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
basic data U دادههای اولیه عناصر اولیه
restoration U احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
basic issue list U اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
dogmatic marxism U مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
rudimentary U ابتدایی
radicals U ابتدایی
primitive U ابتدایی
initials U ابتدایی
initialling U ابتدایی
preliminary U ابتدایی
preliminaries U ابتدایی
initial U ابتدایی
fundamental U ابتدایی
primary U ابتدایی
elementary U ابتدایی
infantile U ابتدایی
radical U ابتدایی
original U ابتدایی
initialing U ابتدایی
initialed U ابتدایی
basics U ابتدایی
basic U ابتدایی
originals U ابتدایی
primo U ابتدایی
elementarily U ابتدایی
initialled U ابتدایی
graphics U شکل ابتدایی
basic requisition number U درخواست ابتدایی
lower courts U محاکم ابتدایی
primary U ابتدایی مقدماتی
grammar schools U مدرسه ابتدایی
grammar school U مدرسه ابتدایی
initial pressure U فشار ابتدایی
grade school U مدرسه ابتدایی
primitivization U ابتدایی شدن
primary position U موضع ابتدایی
abecedarian U مبتدی ابتدایی
elementary gate U دریچه ابتدایی
elementary function U تابع ابتدایی
primer U باستانی ابتدایی
elementary education U اموزش ابتدایی
primers U باستانی ابتدایی
primary education U اموزش ابتدایی
protopathic sensitivity U حساسیت ابتدایی
primitive society U جامعه ابتدایی
elementary diagram U نمودار ابتدایی
basic training U تعلیمات ابتدایی
prime impression U دعوی ابتدایی
prime color U رنگ ابتدایی
initial velocity U سرعت ابتدایی توپ
low-tech U دارای فنآوری ابتدایی
muzzle velocity U سرعت ابتدایی توپ
natives U قالب اولی یا ابتدایی
native U قالب اولی یا ابتدایی
initial fire request U درخواست ابتدایی اتش
high velocity U با سرعت ابتدایی زیاد
early German history U تاریخ ابتدایی آلمان
prep U مدرسه ابتدایی دبستان
primitive cell U سلول واحد ابتدایی
incipience U وضع مقدماتی ابتدایی
incipincy U وضع مقدماتی ابتدایی
prototaxic mode U شیوه ادراکی ابتدایی
infrastructure U ساختار یا سرویس ابتدایی
developed muzzle velocity U سرعت ابتدایی و حقیقی توپ
triploblastic U دارای سه غشاء سلولی ابتدایی
twopenny U کتاب اول ابتدایی بچه ها
microprocessor U طرح قط عات ابتدایی در CPU
microprocessors U طرح قط عات ابتدایی در CPU
comparative ve U اشتباه نسبی سرعت ابتدایی
primary U اولین یا ابتدایی یا بسیار مهم
skeletal code U برنامه ناکامل با کدگذاری در ساختار ابتدایی
basic U حالت ابتدایی یا ساده شروع هر چیزی
basics U حالت ابتدایی یا ساده شروع هر چیزی
frameworks U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
grader U جاده صاف کن شاگرد مدرسه ابتدایی یامتوسطه
preprocess U اجرای سازمان ابتدایی و پردازش ساده داده
framework U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
supercharge U خرجی که حداکثر سرعت ابتدایی با ان بدست می اید
maps U رسم یا نشان دادن روش ابتدایی صفحه کلید
map U رسم یا نشان دادن روش ابتدایی صفحه کلید
cpu U گروهی از مدارها که توابع ابتدایی کامپیوتر را انجام می دهند
escapement U تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر
microprogram U مجموعه کامل ریز دستورات ابتدایی آماده در CPU
gastraea U رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دوقشر سلول تشکیل یافته
gastrea U رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دو قشر سلول تشکیل یافته
executing U دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
germ layer U یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
primitive U تابع ابتدایی که برای تولید تابعهای پیچیده تر به کار می رود. 2-
execute U دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
executed U دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
self- U سیستمی که معمولاگ در هنگام شروع بررسیهای ابتدایی را انجام میدهد
executes U دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
limit velocity U حداقل سرعت ابتدایی توپ یاخمپاره که بتوان با ان نفوذلازم را به دست اورد
hypervelocity U سرعت دهانهای و ابتدایی توپی که از 0001 متر درثانیه بیشتر باشد
NetBIOS U که به برنامههای کاربردی امکان انجام عملیات ابتدایی روی شبکه میدهد.
interlude U تابع ابتدایی کوچک در آغاز برنامه که کارهای تصدیق را انجام میدهد
rate U بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
rates U بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
interludes U تابع ابتدایی کوچک در آغاز برنامه که کارهای تصدیق را انجام میدهد
kernel U توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
kernels U توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
powering U تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
adlib U نوعی کارت صدا برای کامپیوترهای شخصی با نوارگردان ابتدایی و توابع MIDI
monitored U برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
monitor U برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
monitors U برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
powers U تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
power U تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
powered U تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
assignment U دستور ابتدایی برنامه نویسی که یک متغیر را معادل با یک مقدار یا رشته یا حرف قرار میدهد
adjunct register U ثبات بیت که در آن بیتهای ابتدایی اطلاعات کنترلی و سایر بیتها در اختیار برنامه است
assignments U دستور ابتدایی برنامه نویسی که یک متغیر را معادل با یک مقدار یا رشته یا حرف قرار میدهد
basics U نرم افزاری که اجرای سطح پایین و ابتدایی سخت افزار و مدیریت فایل را کنترل میکند
basic U نرم افزاری که اجرای سطح پایین و ابتدایی سخت افزار و مدیریت فایل را کنترل میکند
kernel U تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
kernels U تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
MDA U استاندارد آداپتور ویدیو که در سیستمهای PC ابتدایی به کار می رفت و متن را خط وطی از ستون ها نمایش میدهد
initials U اولیه
basics U اولیه
initialling U اولیه
primary U اولیه
preliminary U اولیه
primitive U اولیه
early U اولیه
earliest U اولیه
primal U اولیه
elementary U اولیه
dispersion U اولیه
primeval U اولیه
initialed U اولیه
fundamental U اولیه
preliminaries U اولیه
rudimentary U اولیه
initialing U اولیه
initialled U اولیه
basic U اولیه
first generation U اولیه
raw U اولیه
initial U اولیه
hand-held U کامپیوتر بسیار کوچک که در دست جا میشود مناسب برای ورود اطلاعات ابتدایی وقتی که ترمینالی فراهم نیست
elementary cell U پیل اولیه
prime U نخستین اولیه
velocity U سرعت اولیه
input stage U طبقه اولیه
input tape U نوار اولیه
drawing key U طرح اولیه
basic requisition number U درخواست اولیه
velocities U سرعت اولیه
parent U یکان اولیه
feed stock U مواد اولیه
input reactance U راکتانس اولیه
input signal U سیگنال اولیه
original U نسخه اولیه
outline agreement U توافق اولیه
originals U نسخه اولیه
basic data U اطلاعات اولیه
basic size U اندازه اولیه
basic speed U سرعت اولیه
input transformer U ترانسفورماتور اولیه
layouts U طرح اولیه
primery voltage U ولتاژ اولیه
input translator U مترجم اولیه
input voltage U ولتاژ اولیه
cogging train U مسیر اولیه
input unit U واحد اولیه
layout U طرح اولیه
input terminal U ترمینال اولیه
initial speed U سرعت اولیه
primed U نخستین اولیه
input speed U سرعت اولیه
basic standard U استاندارد اولیه
input time U زمان اولیه
primes U نخستین اولیه
integral U تابع اولیه
breaking down train U راه اولیه
input current U جریان اولیه
input attenuation U میرائی اولیه
input coordinate U مختصات اولیه
initial strength U استحکام اولیه
input coupling U تزویج اولیه
initial reserves U ذخایر اولیه
initial point U نقطه اولیه
initial mass U جرم اولیه
initial level U سطح اولیه
initial cost U هزینه اولیه
input circuit U مدار اولیه
initial value U مقدار اولیه
input capacitor U خازن اولیه
input admittance U ادمیتانس اولیه
input attenuation U دمفونگ اولیه
initialize U مقداردهی اولیه
input capacitance U فرفیت اولیه
initial velocity U سرعت اولیه
initial condition U شرط اولیه
initial condition U شرایط اولیه
initial capital U سرمایه اولیه
input function U تابع اولیه
input gap U فاصله اولیه
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
1it was suggested that an initial application of one or two iterations of the Gauss-Seidel method from a flat voltage estimate would be sufficient to start things off properly.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com